۱۳۹۰ بهمن ۱, شنبه

سیستم هر کی رییسه پس بهتره


اینقدر که فکر می کنید پرش افکار ندارم. سعی میکنم که اعتقاداتم را بیان کنم تا در ادامه مطلب بتوانم مسائل را خوب تفهیم کنم.
سیستمی در کشور ما بر قرار است که تیترش را در بالا نوشته ام. در این سیستم هر شخصی که پشت میز ریاست نشسته است بهتر است. به این معنی که چون فرد رییس است پس لایقتر است. در صورتی که باید برعکس باشد. در چنین سیستمی، هر شخصی که بخواهد بگوید که من بهتر هستم، تمام سعی اش را می نماید که رییس شود. یعنی با کارهایی مانند خبرچینی، دروغگویی، غیبت کردن، چاپلوسی و تملق و یا خیلی ناکارهای دیگر، سعی میکند که میز ریاست را به دست آورد. پس از آن افکار عمومی جامعه میگوید: «به به چه شخص لایقی، چقدر انسان خوبی که رییس شده است». در چنین شرایطی همه دوست دارند رییس باشند تا خوب دیده شوند.
به عقیده من باید خوب بودن را تشویق کرد و نه رییس بودن را. حال اگر شخص هم رییس بود و هم خوب بود که چه بهتر. در چنین حالتی افراد سعی خواهند کرد که همیشه بهترین باشند تا بهترین نتیجه را بگیرند و اصلاً اهمیتی به رییس بودن و یا زیر دست بودن نخواهند داد و همیشه راندمان کاری در حداکثر می باشد.
سالهاست که این مشکل رییس بودن در مملکت ما مشکلات زیادی را فراهم کرده و مانع بزرگی برای پیشرفت کشور است. همیشه افراد تا قبل از به دست آوردن پست و مقام، ظاهراً تلاش میکنند و همه میبینند که آنها در حال تلاش هستند. وقتی که پست و مقام به دست آمد دیگر بی خیال می شوند و مشغول بهره برداری از پست به دست آمده در جهت منافع شخصی خود میگردند و عقیده دارند که حال که رییس شدم باید از کاشته ماقبل خود برداشت نمایم. با این حال اظهارِ داشتنِ دین و ایمان و ارادت به ائمه اطهار نیز مینمایند که این دیگر نهایت رذالت و پستی است. با این کار مردمان کم خرد و عوام، تصور میکنند که دین و ایمان و ارادت، باعث و بانی این مشکلات است و گناه افراد را به گردن خدا می اندازند.
همانطور که اگر شخصی خوب کار کند و نتیجه خوب بگیرد، این را خواست خدا میدانند و تلاش فرد را به کلی نادیده میگیرند و میگویند اقبال و بخت بلند آن شخص در ناصیه وی نوشته شده بود و خداوند از روز ازل خوشبختی را برای وی خواسته و حال اگر به علت بی فکری و از بین رفتن پشتکار، همان شخص به گرفتاری و مصیبتی گرفتار شود عوام میگویند که «ببین چه معصیتی انجام داده و یا به کدام معصوم توهین نموده و خداوند در رحمت خود را به روی وی بسته و وی را از درگاه خودش طرد کرده است».
بگذریم. رییس شدن نیز مراتبی دارد که شخص باید بگذراند تا بتواند رییس خوبی باشد. حتماً شخص باید پله های ترقی را از پایین و یکی یکی بالا برود تا به مشکلات تمامی طبقات زیر دستش واقف باشد. در صورتی که رییسی دوره های مدیریتی در دانشگاه گذرانده، باید طبق مقرراتِ خاصی، دوره های عملی در پله های مختلف اداره یا سازمان خودش را بگذراند تا مشکلات را ببیند و با آنها از نزدیک آشنا شود و بعداً در مقام ریاست با درک واقعی مشکلات به رفع آنها بپردازد. البته اینها برای کشوری که پارتی بازی و مدرک گرایی در آن موج میزند سرابی بیش نیست. اما از قدیم گفته اند که آرزو بر جوانان عیب نیست. ما هم آرزومندیم که همه چیز بر جای اصلی خود بازگردد.
این که می گویم سالهاست که ما این مشکلات را داریم برای نمونه می توان به کتابهایی از شادروان «احمد کسروی» مراجعه نمود که در آنها به مشکلاتی نظیر آن چه الآن در کشور ما وجود دارد، در حدود 70 سال پیش نیز اشاره شده است. مشکلاتی که در کتاب «10 سال در عدلیه» تعداد بسیاری از آنها را میتوان دید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر