۱۳۹۰ بهمن ۱, شنبه

سید و سید پرستی


در کشور ما قسمی از بت پرستی وجود دارد که میتوان آن را سید پرستی نامید. سیدها کیستند و از کجا وارد کشور ما شده اند؟
در تعاریفِ مذهبی در مذهبِ شیعه، سیدِ بزرگ همان محمد رسول الله است و فرزندانِ وی سیدهای کوچک میباشند. هر کسی که به هر گونه ممکن، عقد شرعی، صیغه شرعی، کنیزی و یا هر نوعِ شرعی و غیر شرعی، اگر نسبِ پدری اش از یکی از اولادِ ذکور پیامبر به وجود آمده باشد سید نام دارد.
عنوانِ سید اقسامِ مختلف دارد و دسته بندی های مختلفی دارد:
1-سیدهای تند و آرام
2-سیدهای معمولی و طباطبایی
3-سیدهای با شجره نامه و بدونِ شجره نامه
4-گونه های خاص که فراگیر نمیباشند.
سیدهای تند و آرام:
اگر سیدی دعاهایش و نفرینهایش گیرا باشد و توهین کردن به وی و یا به هر گونه مخالفت با نظرها و اعمالش، منجر به بلای آسمانی و یا زمینی شود، به این سید، تند میگویند. حتماً شنیده اید که «با فلانی سر به سر نگذار که جدش تند است» و این به این معنا است که اگر سیدی تند باشد، این تندیِ خود را میتواند در مورد فرزندان و نوادگانِ خود نیز به کار ببرد.
سید آرام بر عکسِ سید تند است.
سیدهای طباطبایی و معمولی:
اگر فردی پدرش سید و مادرش غیر سید باشد به آن سید معمولی و اگر هم پدر و هم مادرش سید باشد، به آن سیدِ طباطبایی میگویند مثلاً شهابِ کشفیِ طباطبایی یعنی هم پدر و هم مادرِ شهابِ کشفی سید میباشند.
سیدهای با شجره نامه و بدونِ شجره نامه:
بسیاری از سیدها، برگه هایی همراه خودشان نگهداری میکنند که شجره نامه نام دارد و خاصیت شجره نامه این است که فرزندان و پدران و اجداد آن سید در آن نوشته میشود و اصل و نسب و ریشه های خانوادگیِ آن فرد تا رسیدن به یکی از ائمه دوازده گانه مسلمانان در آن قید شده است.
لازم به ذکر است که اکثریت سیدهای ساکنِ ایران، شجره نامه شان منتهی به امام موسی کاظم میشوند و علت آن نیز آمدنِ فرزندان آن امام به سرزمینِ ایران میباشد. زمانی که امامِ هشتم مسلمین از عراق به مشهد آمد، همراه با خود، عده زیادی از خواهران و برادرانِ خود را نیز به همراه آورد و این افراد، مانند حضرتِ معصومه در قم، حضرتِ زید بن علی در خرم آباد و یا شاه چراغ در شیراز، به مناطقِ مختلفِ ایران رفته و در آنجا ساکن شده و ازدواج نمودند و حاصلِ این کار، ایجادِ سیدهای زیادی منسوب به امام موسی کاظم گردید.
بیشتر سیدهای ایران شجره نامه ندارند و فقط عنوانِ سید را سینه به سینه و از پدرانِ خود به همراه آورده اند.
سیدهای گونه خاص:  
این نوع سیدها، ناگهان سید میشوند. یعنی این که شب میخوابند و خواب میبینند که یکی از امامان به خوابِ آنها آمده اند و به آنها گفته اند که خونِ سیدی در رگهای آنها جاری است و آنها نیز بعد از بیدار شدن از خواب، ادعای سیدی نموده و چون از خودِ امام شنیده اند، نیازی به شجره نامه و یا دلیل و مدرک نیز ندارند. گاهی این نوع سید، بر خلافِ همه سیدها، از طرفِ مادر سید میشوند که این نوع نیز بسیار نادر است. کلاً همه گونه های سیدهایی که در دسته های سه گانه بالا قرار نمیگیرند، در این گروه قرار میگیرند.
بررسی اصلِ سیادت
طبقِ روایاتِ اهل شیعه و شرع، کلیه خصوصیاتِ مهم از جمله سید بودن، فقط و فقط از طریقِ کروموزومِ Y منتقل می شود که همان مردانگی است و سیدی از طریق زنان منتقل نمیشد. به زبانِ ساده، سیدی فقط از طریقِ پدر به پسر منتقل میگردد و کسی که مادرش سید باشد هیچ گاه خودش سید نمیگردد و فقط کسانی که گونه خاص هستند از طریق مادر میتوانند سید شوند. حال باید دید که سیدی چگونه به وجود آمد؟
زمانی که اعراب به ایران حمله کردند، زبانِ خود را به ایرانیان تحمیل کردند به گونه ای که تا قرنِ چهارم هجری، زبانِ رسمیِ ایران، عربی شد و زبانِ فارسی را فقط ایرانیها بین خودشان و به صورتِ غیر رسمی به کار میبردند. کتابهایمان در این دوره به زبان عربی نوشته میشد و اسامی نیز به صورتِ عربی خوانده میشد مثلاً محمد بن زکریای رازی و یا ابو علی سینا.
در همین زبانِ عربی آن چه که ما به آن آقا میگوییم و فرانسوی ها موسیو و انگلیسیها مستر و اسپانیاییها سیسنیور، اعراب به آن سید میگویند و همان لفظِ احترام برای جنس مرد است.
تا قرنِ چهارم همان اعراب، به مردانِ ایرانی به جای آقا «موالی» میگفتند و موالی کسی بود که باید در خدمتِ مولای خود خدمتگزاری میکرد و این به خاطر این بود که اعراب، ایران را در جنگ شکست داده بودند و ایرانیها در حقیقت برای اعراب، حکمِ لشکر شکست خورده داشتند. در چنین وضعی، طبقِ قوانین قرآن و اسلام، مردان موالی و زنان کنیز میباشند و احکامِ مربوط به آنها نیز بسیار است که در این قسمت لزومی ندارد که گفته شود.
بگذریم. مردانِ عرب که با کنیزانِ ایرانیِ خود همبستر میشدند، فرزندانی ایجاد میکردند و برای این که این فرزندان با فرزندانِ مردانِ ایرانی تفاوت داشته باشند، اعراب به اینها نیز سید میگفتند و لفظِ موالی برای آنها به کار نمیبردند. به همین خاطر، نسلِ سیدهای بدونِ شجره نامه در ایران پدید آمد.
در احکامِ اسلامی سید به کسی میگویند که به یک طریقی از نوادگانِ پیامبر اسلام باشد. اما یک اشکالِ اساسی در بین است چون که سیادت فقط از طریق مردان به فرزندانِ خود منتقل میگردد و نیز حتماً باید آن مرد از نوادگانِ پسری محمد رسول الله باشد.
این اشکال به این خاطر است که محمد رسول الله، هیچگاه صاحبِ پسری نشد که به سنِ بلوغ برسد و بتواند ازدواج کند و فرزند دار شود. دخترانِ محمد رسول الله به سنِ ازدواج رسیدند و یکی از آنها یعنی فاطمه (س) همسرِ امامِ اول و مادر امامان دوم و سوم یعنی حسن و حسین شد اما نه این که سیدی از طریقِ مرد منتقل میشود، پس نمیتوان گفت که سیدها اولاد پسری محمد رسول الله هستند . اساساً چنین حرفی بی پایه و اساس است.
میتوان از لفظِ اولاد ائمه استفاده نمود اما به هیچ وجه نمیتوان عنوانِ اولاد پیامبر برای آنان به کار برد زیرا به همان دلیل که گفته شد، پیامبر اولاد پسر نداشته که بتواند سیدی را از خودش به فرزندانش منتقل کند. تنها راه ممکن این است که مانندِ خیلی از توجیهاتی که برای محمد رسول الله به کار میبریم که انسان نبوده و مافوقِ بشر بوده و از این حرفها، بگوییم که به طور استثناء، از محمد رسول الله، «سیدی» به دخترش رسیده و از دخترش به نوادگانِ پسرش که این هم همانا توجیحی بیش نیست.
پس نتیجه میگیریم که سیادت ارتباطی به اولاد پیامبر ندارد و همان آقایی است که اعراب به ما تحمیل کردند و در کنار آن همیشه از لفظ سروری استفاده میشود که بعد از 1400 سال که اسلام واردِ ایران شده، همچنان آقایی و سروریِ اعراب را در این کشور به رخِ ایرانیان بکشد.
حال که سیادت ارتباطی به رسول الله و خدا ندارد چگونه میتوان گفت که سیدها موجوداتِ خاصی هستند؟ تازه بی شرمی را به حدی رسانده اند که میگویند زنانِ سیده، با زنانِ عادی متفاوت هستند و از زنانِ معمولی برتر میباشند. آنان بر خلافِ زنانِ معمولی تا 60 سالگی میتوانند باردار شوند!!! ارتباطاطِ جنسی با آنها علاوه بر فضایلی خاص روشهای خاصی نیز دارد!!! و ... که این بیش از این که تحقیر کننده برای سایر اقوامِ غیر عرب است، از نظر علمی هیچ علتِ درستی ندارد.
بنابراین آنهایی که ادعا میکنند سید و سادات و اولاد رسول الله هستند بر طبقِ گفته های خودشان، نمیتوانند سیدی را از محمد به ارث برده باشند و در موردِ سایر خصوصیاتِ خاص سیدها نیز در هیچ مرجع علمی و دانشگاهی این ادعاها قابل اثبات نیستند و فقط نشان دهنده کوتاه فکری مردمانِ مسلمان و غیر عرب میباشد که به این توهمات پاسخِ مثبت میدهند.
سایرِ احترامات خاص نیز برای سیدها، قسمتی از همین حرکت استحماری از طرفِ اعراب است که باید سعی شود که آنها را از بین برد. چون که بر اساس همین دین اسلام، ملاکِ برتری انسانها، تقوای آنها است نه سید بودن و نبودن و نیز میتوان به سیدهایی اشاره نمود که در طولِ تاریخ بر علیه اسلام فعالیت نموده اند و حتی جنگ مسلحانه بر علیه اسلام راه انداخته اند. مانند سید ضیاالدین طباطبایی، سید محمد خاتمی، سید حسن خمینی، میرحسین موسوی. که این سه نفر آخری از فتنه گران نیز هستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر